درباره وبلاگ

نازنینم بی تو اینجا نا تمام افتاده ام ... " به صورتی که تویی کمتر آفریده خدا ... تو را کشیده و دست از قلم کشیده خدا "
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان " نازنینم ، تا خدا هست زندگی باید کرد.. "و آدرس Nazanin4316.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان
" نازنینم ، تا خدا هست زندگی باید کرد "
پنج شنبه 27 مهر 1389برچسب:, :: 8:11 ::  نويسنده : محسن       

دلم بیهوده خرسند است باور کن غریبه

نباشی مرگ لبخند است باور کن غریبه

صدایت می کنم اما همیشه حرفهایم

برایت قصه مانندست باور کن غریبه

به تنهایی تو هر شب طعمه دریاست چشمم

مرا با گریه پیوندست باور کن غریبه.

خودم را ابتدا خوشبخت می دیدم و حالا

دلم بیهوده خرسند است....باور کن غریبه


 



سه شنبه 27 مهر 1389برچسب:, :: 19:2 ::  نويسنده : محسن       

خانه دوست كجاست؟"

در فلق بود كه پرسيد سوار،آسمان مكثي كرد.
رهگذر شاخه نوري كه به لب داشت به تاريكي شن‌ها بخشيد
و به انگشت نشان داد سپيداري و گفت:

"نرسيده به درخت،
كوچه باغي است كه از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه پرهاي صداقت آبي است
مي‌روي تا ته آن كوچه كه از پشت بلوغ، سر به در مي‌آرد،
پس به سمت گل تنهايي مي‌پيچي،
دو قدم مانده به گل،
پاي فواره جاويد اساطير زمين مي‌ماني
و تو را ترسي شفاف فرا مي‌گيرد.
در صميميت سيال فضا، خش‌خشي مي‌شنوي:
كودكي مي‌بيني
رفته از كاج بلندي بالا، جوجه بردارد از لانه نور
و از او مي‌پرسي
خانه دوست كجاست."


خانه ی دوست کجاست ؟

من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم ، پر دوست
کنج هر دیوارش دوستانم بنشینند آرام
گل بگو ، گل بشنو
هر کسی میخواهد وارد خانه ی پر مهر و صفامان گردد
شرط وارد گشتن شستشوی دلهاست
شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست
بر درش برگ گلی میکوبم !
و به یادش با قلم سبز بهار مینویسم
ای دوست ،

خانه دوستی ما اینجاست!
تا که سهراب نپرسد دیگر
خانه دوست کجاست؟....