آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
|
" نازنینم ، تا خدا هست زندگی باید کرد "
پنج شنبه 15 تير 1390برچسب:, :: 7:55 :: نويسنده : محسن
بگذار که در حسرت دیدار بمیرم ...
در حسرت دیدار تو بگذار بمیرم...
دشوار بود مردن و روی تو ندیدن... بگذار بدلخواه تو دشوار بمیرم... بگذار که چون ناله مرغان شباهنگ... در وحشت و اندوه شب تار بمیرم... بگذار که چون شمع کنم پیکر خود آب.... دربستر اشک افتم و ناچار بمیرم... میمیرم از این درد که جان دگرم نیست... تا از غم عشق تو دگر بار بمیرم... تا بوده ام ای دوست وفادار تو هستم... بگذار بدانگونه وفادار بمیرم...
پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:, :: 7:37 :: نويسنده : محسن
گـفت اسـتاد مـبر درس از یاد یاد باد آنچه به من گفت استاد
یاد بـاد آنـکه مرا یـاد آمـوخت آدمی نان خورد از دولـت یـاد
پـس مـرا منـت از اسـتاد بـود که به تعلیـم من اسـتاد، اِستاد
هر چه می دانست آموخت مرا غیر یک اصـل که ناگـفته نهـاد
قـدر اسـتـاد نــکـو دانـسـتـن حیـف اسـتاد بـه من یـاد نـداد
گـر بـمردسـت روانـش پر نـور ور بـود زنـده، خـدا یـارش بـاد
" ایرج میرزا " پنج شنبه 8 تير 1390برچسب:, :: 11:31 :: نويسنده : محسن
لحظه ديدار نزديك است
باز من ديوانه ام، مستم باز مي لرزد، دلم، دستم باز گويي در جهان ديگري هستم هاي ! نخراشي به غفلت گونه ام را، تيغ ! هاي ! نپريشي صفاي زلفم را، دست! آبرويم را نريزي، دل ! اي نخورده مست لحظه ديدار نزديك است " مهدی اخوان ثالث"
پنج شنبه 9 تير 1390برچسب:, :: 11:25 :: نويسنده : محسن
روز مرگم، هر که شيون کند از دور و برم دور کنيد
همه را مست و خراب از مي انـگور کنيد مزد غسال مرا سير شرابش بدهيد مست مست از همه جا حال خرابش بدهيد بر مزارم مگذاريد بيايد واعـظ پير ميخانه بخواند غزلي از حافظ جاي تلقين به بالاي سرم دف بزنيد شاهدي رقص کند جمله شما کف بزنيد روز مرگم وسط سينه من چاک زنيـد اندرون دل من يک قلمه تاک زنيد روي قبرم بنويسيد وفادار برفت آن جگر سوخته خسته از اين دار برفت "وحشی بافقی"
پنج شنبه 5 تير 1390برچسب:, :: 11:14 :: نويسنده : محسن
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم چو گلدان خالی، لب پنجره پر از خاطرات ترک خورده ایم اگر داغ دل بود، ما دیده ایم اگر خون دل بود، ما خورده ایم اگر دل دلیل است، آورده ایم اگر داغ شرط است، ما برده ایم اگر دشنۀ دشمنان، گردنیم اگر خنجر دوستان، گرده ایم گواهی بخواهید، اینک گواه همین زخم هایی که نشمرده ایم دلی سر بلند و سری سر به زیر از این دست عمری به سر برده ایم "قیصر امین پور"
پنج شنبه 9 تير 1390برچسب:, :: 11:5 :: نويسنده : محسن
ای وای بر اسیــری کز یاد رفته باشــد " حزین لاهیجی" پنج شنبه 9 تير 1390برچسب:, :: 10:59 :: نويسنده : محسن
"فرخی یزدی " بگذاز تا شیطنت عشق چشمان تو را به عریانی خویش بگشاید، هرچند آنجا جز رنج و پریشانی نباشد اما کوری را به خاطر آرامش تحمل مکن ************ در این میان همه تنهاییم!. ************ خدا دوستدار آشناست ، عارف عاشق می خواهد نه مشتری بهشت.
|
||||||||||||||||||||||||
![]() |