گریه کردم ....
درباره وبلاگ

نازنینم بی تو اینجا نا تمام افتاده ام ... " به صورتی که تویی کمتر آفریده خدا ... تو را کشیده و دست از قلم کشیده خدا "
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان " نازنینم ، تا خدا هست زندگی باید کرد.. "و آدرس Nazanin4316.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 32
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 70
بازدید کل : 61419
تعداد مطالب : 136
تعداد نظرات : 28
تعداد آنلاین : 1


.

.

.

" نازنینم ، تا خدا هست زندگی باید کرد "
چهار شنبه 6 شهريور 1391برچسب:, :: 19:34 ::  نويسنده : محسن       

گریه کردم گریه هم این بار آرامم نکرد
هر چه کردم - هر چه - آه انگار آرامم نکرد
شهر از چشم من افتاد، دیگر مثل قبل
گرمی آغوش تو ای یار، آرامم نکرد
بی تو خشکیدند پاهایم کسی را هم نبرد
درد دل با سایه ی دیوار آرامم نکرد
خواستم دیگر فراموشت کنم اما نشد
خواستم اما نشد، این کار آرامم نکرد
سوختم آن گونه در تب، آه از مادر بپرس
دستمال تب بر نم دار آرامم نکرد
ذوق شعرم را کجا برد؟ که بعد از رفتنت
عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد....





نظرات (0)