آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
|
" نازنینم ، تا خدا هست زندگی باید کرد "
پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:, :: 19:9 :: نويسنده : محسن
دیشب دوباره رد شدم از کوچه های شعر با هر تپش دوباره دلم تنگ میشود
گاهی برای قلب تو گاهی برای شعر شاعر تویی نه من که تو را می سرایمت آخر چگونه بی تو کنم ادعای شعر بی تو گلوی حنجره شعر من گرفت آمیخت با سکوت غم عشق نای شعر یک شب اگر ستاره شوی در مدار من پر میکنم فضای تو را از هوای شعر بر پیکر برهنه ی لبهای شاعرم می پوشم اینچنین غزلی از ردای شعر من میرسم به آخر و احساس میکنم ته میکشند قافیه ها انتهای شعر: ای کاش در حضور تو یک شب کنار هم در استکان لحظه بنوشیم چای شعر .......
|
|||
![]() |